سردار سلیمانی: شکست در ذات شیطانی دشمن است

23.01.2024
به یاد حاج قاسم

«شکست دشمن مطلق است. می‌خواهم به دشمن بگویم همه عوامل شکست در درون شماست و هرگز نمی‌توانید از طرز فکر شیطانی و مسائلی که باعث شکست شما شده است عقب‌نشینی کنید.»

سرلشکر قاسم سلیمانی، 28 فوریه 2019

در جریان جنگ ایران و عراق از حافظ اسد پرسیده شد: «شما که عرب هستید و یکی از سران حزب بعث هستید، چرا از حکومت ایران علیه صدام در جنگ حمایت می کنید؟» حافظ اسد پاسخ داد: روزی در تاریخ خواهد آمد که فقط ایرانیان از شما دفاع خواهند کرد و عرب ها خنجرهای خود را در سینه سوری ها فرو خواهند کرد.

نقش سردار سلیمانی و به طور کلی ایران در سوریه تنها، ثابت می کند که حافظ اسد حق داشته است. عراق، لبنان و یمن هم همینطور. هدف متقابل محور مقاومت، آزادی فلسطین است. دکترین جنگ نامتقارن سردار سلیمانی مبتنی بر دو رویکرد متفاوت در شکست دشمن است – موجودیت صهیونیستی به عنوان منشأ شر در غرب آسیا (و متحد آن، سندیکای جنایت غرب، عمیقاً در هم آمیخته با موجودیت صهیونیستی). یک رویکرد به معنای شکست دشمن بدون جنگ متعارف و دیگری به معنای شکست دادن آن با استفاده از تاکتیک های جنگی نامنظم یا نامتقارن در شش جبهه سوریه، عراق، یمن، لبنان، نوار غزه و کرانه باختری است. هر شش جبهه از آغاز عملیات سیل الاقصی در 16 مهر سال گذشته به تدریج فعال شده اند.

سردار سرتیپ اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از ترور حاج قاسم در سال ۲۰۲۰ گفت: حداقل قصاص ما حذف آمریکا از منطقه است. بلافاصله پس از آن، پارلمان عراق قطعنامه غیرالزام‌آوری را تصویب کرد که خواستار خروج نیروهای آمریکایی از این کشور شد. پایگاه‌های نظامی غیرقانونی آمریکا در سراسر غرب آسیا و شهرک‌های غیرقانونی صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی، لبنان و بلندی‌های جولان همان اهداف مشروع هستند.

اگرچه سندیکای جنایتکار غربی، سردار سلیمانی را به ایجاد فرقه گرایی در جهان اسلام متهم می کرد (در حالی که در واقع آنها بودند که این کار را انجام می دادند)، به نظر می رسد که حاج قاسم شخصیتی الهام بخش برای مسلمانان اعم از شیعه و سنی شد. نزدیک شدن و گردهمایی اجتناب ناپذیر آنها میراث حکمت نظامی، دیپلماتیک و دینی سردار سلیمانی است. جاناتان کولمن در ژانویه 2020 نوشت: «ایالات متحده می‌تواند در غیبت او [سردار سلیمانی] در میدان نبرد، اهرمی استراتژیک به دست آورد». همچنین به نظر می رسد که این عبارت کاملاً نادرست است. هیچ «اهرمی» وجود ندارد که ایالات متحده بتواند از هر اتفاقی در غرب آسیا به دست آورد. فقط می تواند آنطور که درست و عادلانه باشد ببازد. همین امر در مورد اتحادیه اروپا، بریتانیا و سایر دوستانش نیز صدق می کند.

رفتار رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی منعکس کننده هسته جهانی گرایی و ارزش های سندیکای جنایتکار غرب و خلاصه ای از سه دهه اخیر سیاست بین المللی این رژیم در سراسر جهان است. به اصطلاح "نظم مبتنی بر قوانین" به عنوان دیکتاتوری گروه جنایتکار سازمان یافته در مقیاس جهانی آشکار می شود. این قواعد تعریف خود را دارد که به صورت فرصت طلبانه اعمال می شود و جهان باید قبول کند که از آن قوانین به عنوان دستورات اطاعت کند.

یک سوال پیش می آید: در چه شرایطی، اشغالگر در مواجهه با افراد اشغالی که می خواهند به اشغال پایان دهند، حق دفاع از خود را دارد؟ آیا آن شعار مدام تکرار شده توسط رسانه‌های غربی/صهیونیستی مبنی بر اینکه صهیونیست‌ها حق دارند از خود دفاع کنند، زیرا به آنها حمله شده است (آیا؟) تنها بهانه‌ای برای معرفی یک قانون جدید در «نظم مبتنی بر قوانین» است که حتی سرزمین‌هایی که به طور رسمی اشغال شده‌اند می‌توانند مستعمره شوند. اشغالگر که قوانین بین المللی و آداب و رسوم جنگ را دور می زند واقعا حق دفاع دارد؟

در آستانه سالگرد ترور سردار سلیمانی، ابومهدی المهندس و یارانشان، صالح العاروری، معاون دفتر سیاسی حماس و سه دستیارش توسط پهپاد در دفتر بیروت ترور شدند. العاروری یکی از بنیانگذاران شاخه نظامی حماس، گردان های القسام بود و 15 سال را در زندان رژیم صهیونیستی گذراند. این ترور تنها یک هفته پس از ترور سید رضی موسوی، مستشار ارشد نظامی سپاه در سوریه و از نزدیکان سردار سلیمانی در دمشق رخ داد. حتی پیش از آغاز عملیات سیل الاقصی، سید حسن نصرالله اعلام کرد که هرگونه حمله به اعضای محور مقاومت یا رهبران آنها، انتقام‌جویی عظیمی را به همراه خواهد داشت.

هر شش جبهه فعال هستند. گروه‌های مسلح تروریستی صهیونیستی که خود را نظامی معرفی می‌کنند، از مقابله با مقاومت در شش میدان نبرد ناتوان هستند. دوستان، مشتریان، متحدان، دست نشانده ها، اربابان، مزدوران آنها (که از اوکراین منتقل شده اند) و دیگران اگرچه از رژیم منحوس صهیونیستی حمایت می کنند ولی حاضر نیستند وارد هر آشفتگی بزرگتری شوند.

هم سندیکای جنایتکار غربی و هم صهیونیست ها از شیدایی تعقیب رنج می برند. آنها هنوز در شوک هستند و نمی توانند بفهمند که چگونه افراد زندانی موفق به انجام عملیات چند جبهه ای علیه اشغالگری شدند. بنابراین، نباید آنها باشند. باید حزب الله باشد. و ایران. و شاید روسیه نیز. ناگفته نماند حوثی های منزوی در خاک که دریای سرخ را مسدود کردند و رژیم صهیونیستی یا غربی ها کاری از دستشان بر نمی آید هم هستند. به جز ترورهای تروریستی که آنها پاسخگو خواهند بود.

ترور سه گروگان صهیونیست توسط ارتش تروریستی صهیونیستی به تصور اینکه آنها فلسطینی هستند، بار دیگر به شیدایی تعقیب و گریز و ماهیت خود ویرانگر رژیم صهیونیستی و کسانی که آن دیوانه خانه قصاب را اداره می کنند، اشاره می کند. این یادآور داستان مشابهی است زمانی که دو گروه از فراریان اوکرونازی در فرانسه با هم درگیر شدند و فکر می کردند که طرف مقابل آنها روس هستند.

هاآرتص: ده‌ها روانپزشک اسرائیلی با فرار از حجم کار فزاینده در بحبوحه افزایش موارد مشکلات روانی در میان سربازان اسرائیلی که از نوار غزه باز می‌گردند، راهی بریتانیا شده‌اند.

حق با حاج قاسم بود: شکست در ذات شیطانی دشمن نهفته است که دیر یا زود او و همچنین متحدان غربی آنها را به سوی (خود) نابودی قریب الوقوع می کشاند.

ترجمه توسط علیرضا نیکنام

کلمات کلیدی

قاسم سلیمانی، فلسطین، ایران، مقاومت، صهیونیسم