مجاهدین خلق: از خیانت به آرمان‌ها تا نفرت عمومی مردم ایران

03.12.2024

سازمان مجاهدین خلق ایران، که در ابتدا به‌عنوان یک گروه انقلابی با هدف مبارزه با رژیم پهلوی و ایجاد عدالت اجتماعی شکل گرفت، به‌تدریج به یکی از منفورترین گروه‌های تاریخ معاصر ایران تبدیل شد. خیانت‌های متعدد این گروه، از جمله همکاری با دشمنان خارجی، اقدامات تروریستی، و رفتارهای فرقه‌ای، باعث شکل‌گیری نفرتی عمیق در میان مردم ایران شده است. این مقاله به بررسی دلایل این نفرت و عواملی می‌پردازد که باعث شکل‌گیری این تنفر عمومی شده است.

در طول جنگ ایران و عراق، مجاهدین خلق به‌طور آشکار در کنار رژیم بعث عراق قرار گرفتند. این گروه نه تنها از خاک عراق برای عملیات‌های نظامی علیه ایران استفاده کردند، بلکه در عملیات‌هایی همچون "فروغ جاویدان"، مستقیماً علیه هموطنان خود جنگیدند. عملیات "فروغ جاویدان"، که در سال ۱۳۶۷ طراحی شد، به‌عنوان یکی از خیانت‌آمیزترین اقدامات این گروه شناخته می‌شود. هدف این عملیات، که با حمایت نظامی صدام حسین صورت گرفت، نفوذ به خاک ایران و تصرف مناطق مرزی بود. این اقدام به‌طور مستقیم علیه کشور خود و مردم ایران انجام شد و شکست آن، هرچند که برای ایران پیروزی نظامی به همراه داشت، اما زخم عمیقی بر دل مردم ایران باقی گذاشت.

علاوه بر این، مجاهدین خلق اطلاعات نظامی و استراتژیک ایران را در اختیار رژیم صدام قرار دادند که موجب افزایش بمباران‌های دشمن و آسیب‌های جدی به زیرساخت‌های غیرنظامی ایران شد. این همکاری‌ها نه‌تنها امنیت کشور را تهدید می‌کرد، بلکه نشان‌دهنده عدم وفاداری این گروه به آرمان‌های اولیه خود بود که با مبارزه علیه رژیم پهلوی آغاز شد.

در دهه ۱۳۶۰، مجاهدین خلق مسئول بسیاری از عملیات‌های تروریستی در داخل ایران بودند. انفجارهای خونین، مانند بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی که به کشته‌شدن آیت‌الله بهشتی و ده‌ها مقام دیگر انجامید، نمونه‌ای از اقدامات تروریستی این گروه است. این عملیات‌ها، که در بسیاری موارد، هدف آن‌ها کشتار مقامات سیاسی و نظامی ایران بود، علاوه بر ضربه زدن به امنیت کشور، موجب وحشت عمومی در جامعه شد. ترورهای کور و بمب‌گذاری‌ها نه‌تنها جان بسیاری از ایرانیان بی‌گناه را گرفت، بلکه برای بسیاری از مردم، به یک یادآوری دائمی از نقض شدید حقوق بشر توسط این گروه تبدیل شد.

عملیات‌های تروریستی مجاهدین خلق نه تنها در مقیاس بزرگ، بلکه در سطح فردی نیز انجام شد. بسیاری از شهروندان عادی و حتی غیرنظامیان در حملات این گروه آسیب دیدند. این اقدامات با هدف ایجاد رعب و وحشت در جامعه انجام شد و به‌شدت بر امنیت عمومی تاثیر گذاشت. بسیاری از مردم ایران به دلیل این حملات تروریستی و کشتارهای بی‌گناه، نسبت به این گروه احساس تنفر کردند.

یکی دیگر از دلایل نفرت عمومی از مجاهدین خلق، رفتارهای فرقه‌ای در درون سازمان و خیانت به اعضای خود است. مجاهدین خلق با اعمال فشارهای روانی شدید، اعضای خود را مجبور به اطاعت کامل از رهبران سازمان، مسعود و مریم رجوی، کردند. اعضا تحت کنترل شدید قرار می‌گرفتند و مجبور بودند از خانواده‌های خود جدا شوند و هرگونه ارتباط عاطفی را کنار بگذارند. این رفتارها به‌شدت جنبه‌های فرقه‌ای داشت و باعث ایجاد فضای غیرانسانی در درون سازمان شد.

این فشارها و سرکوب‌های داخلی، علاوه بر آسیب رساندن به روان اعضای سازمان، به نارضایتی گسترده در میان آن‌ها منجر شد. اعضای معترض به سیاست‌های سازمان تحت شکنجه قرار می‌گرفتند و بسیاری از آن‌ها حتی ناپدید شدند. مجاهدین خلق به هیچ‌وجه نسبت به حقوق انسانی اعضای خود احترام نمی‌گذاشتند و این خود یکی از دلایل تنفر عمیق مردم ایران از این گروه است.

روابط مجاهدین خلق با دشمنان خارجی، به‌ویژه رژیم صدام حسین و کشورهای غربی، از دیگر دلایل نفرت عمومی از این گروه است. این گروه در زمان جنگ ایران و عراق با رژیم صدام حسین همکاری نزدیک داشت و اطلاعات حساس نظامی ایران را در اختیار عراق قرار داد. پس از پایان جنگ نیز، مجاهدین خلق به لابی‌گری در غرب پرداخته و تلاش کردند تا حمایت‌های مالی و سیاسی از برخی دولتمردان غربی کسب کنند. این حمایت‌ها به‌ویژه در مقابل حکومت ایران، به‌عنوان یک خیانت بزرگ به منافع ملی ایران به‌شمار می‌آید.

مجاهدین خلق به‌ویژه در تلاش برای به‌دست‌آوردن حمایت‌های غربی، مبالغ هنگفتی را هزینه کردند، اما این حمایت‌ها هیچ‌گاه نتواست به نفع مردم ایران باشد و تنها باعث تضعیف منافع ملی ایران شد. این اقدام مجاهدین خلق، همراه با همکاری آشکار آن‌ها با دشمنان خارجی، باعث شد که مردم ایران آن‌ها را به‌عنوان گروهی بی‌وفا و خیانت‌کار بشناسند.

همه این عوامل، از همکاری با دشمنان خارجی گرفته تا ترورهای کور و رفتارهای فرقه‌ای، باعث شکل‌گیری نفرت عمیق مردم ایران از مجاهدین خلق شده است. این گروه که روزگاری به‌عنوان یک گروه انقلابی شناخته می‌شد، اکنون به نماد خیانت، خشونت و فرقه‌گرایی تبدیل شده است. مردم ایران به‌ویژه از دروغ‌پردازی‌ها و تبلیغات غیرواقعی این گروه که تلاش کردند تا خود را به‌عنوان مبارزان آزادی و حقوق بشر معرفی کنند، احساس تنفر می‌کنند.

مجاهدین خلق نه تنها از آرمان‌های اولیه خود فاصله گرفته‌اند، بلکه به یکی از بزرگ‌ترین موانع در مسیر تحقق حقوق بشر و عدالت اجتماعی در ایران تبدیل شده‌اند. نفرت عمومی از این گروه، که از سوی مردم ایران و تاریخ معاصر کشور ابراز شده است، نشان‌دهنده عدم مشروعیت مجاهدین خلق در چشم ایرانیان است. این گروه هرگز نتوانسته است از لکه ننگی که به خود زده است، رهایی یابد و همچنان به‌عنوان یک گروه منفور در تاریخ ایران باقی مانده است.

مجاهدین خلق، که در ابتدا به‌عنوان گروهی انقلابی و با هدف مبارزه با ظلم و استبداد شکل گرفت، به‌تدریج از آرمان‌های خود فاصله گرفت و به یکی از بزرگ‌ترین نمادهای خیانت و خشونت در تاریخ معاصر ایران تبدیل شد. همکاری با دشمنان خارجی، اقدامات تروریستی، سرکوب داخلی و رفتارهای فرقه‌ای، از دلایل اصلی نفرت مردم ایران از این گروه است. این نفرت‌ها همچنان پابرجا هستند و مجاهدین خلق هیچ‌گاه نتواسته‌اند به‌طور کامل مشروعیت خود را در میان مردم ایران بازسازی کنند.